یک شخص حقیقی یا حقوقی است که وکیل اقدام به انجام کارهای او می کند. اختلاف نظرهای میان وکلا و موکلین امکان دارد که زمینه ایجاد شدن کدورتی عمیق را میان آنها فراهم کند. سوال اینجاست که چگونه می توان به اختلاف نظرهای جزئی و یا عمیق موکلین و وکلا پایان داد؟ بسیاری از موکلین نگران حقوق خود هستند و بنابراین احتمال بروز رفتارهای هیجانی در آنها وجود دارد. حال مطابق قانون آیا موکلین از امتیازات و یا حقوقی برخوردار هستند که باید از آن آگاه شوند؟ سوال اخیر و موضوعات مهمی که مربوط به وکالت هستند را برایتان بررسی کرده و توضیحات مفصلی را ارائه می کنیم. دانستن موضوعات اخیر به شما کمک می کند تا بدانید که یک وکیل چگونه به احقاق حقوق شما کمک می کند.
از لحاظ قانونی موکل کیست؟
اصطلاح موکل کیست؟ را باید در کتب حقوقی جستجو کنیم تا به طور دقیق معنای آن را بیابیم. کتاب ترمینولوژی حقوق از دکتر محمد جعفر جعفری لنگرودی به توضیح این کلمه پرداخته که آن را برایتان ذکر می کنیم. دکتر لنگرودی کلمه اخیر را با توجه به معنای قانونی آن تفسیر نموده که در حقیقت همان ماده ۶۵۶ قانون مدنی است. دکتر لنگرودی این گونه نوشته اند که: اگر کسی به دیگری نیابت در انجام امری را دهد به او موکل می گویند. احتمالاً این سوال در ذهن شما خوانندگان عزیز ایجاد شده است و میخواهید بدانید که نیابت یعنی چه؟ بهترین پاسخ این است که مجدداً از کتب دست اول حقوقی برای معنا نمودن واژگان این علم استفاده کنیم.
کلمات دیگری نظیر: موکل فیه، موکل علیه و موکل عنه وجود دارند که آنها را نیز برایتان توضیح می دهیم. اما اجازه دهید در ابتدا کلمه ی نیابت که از واژه نائب می باشد را برایتان مطابق توضیحات دکتر لنگرودی تفسیر کنیم. نائب به معنای کسی بوده که در یک امر معین از طرف شخصی که صلاحیت لازم را دارد، مسئول شناخته می شود. بارزترین مثالی که می توانیم برای نائب به کار ببریم عمل وکالت است که وکیل به نیابت از موکلین خود به انجام اموری می پردازد. اموری که وکیل انجام میدهد به طور دقیق توسط موکلین تعیین گشته و خود وکیل هیچ نقشی در مشخص کردن آنها ندارد. نکته بسیار مهمی که در توضیحات اخیر وجود دارد مربوط به صلاحیت موکلین در اعطای اختیار به وکیل است.
از لحاظ قرارداد ها موکل کیست و چگونه اختیارات خود را به وکیل می دهد؟
اگر از لحاظ تجاری بدانید که موکل کیست، می توانید در مورد تفویض اختیارات او تصمیم گیری کنید. موکل میتواند امور در صلاحیت خود را به دیگری بسپارد. بنابراین تمام امورات اعم از خصوصی و کیفری که در صلاحیت موکلین نیست، قابل نیابت هم نخواهند بود. کلمات سه گانه ای که در قسمت قبل گفتیم در این قسمت کاربرد دارند و هر سه را توضیح می دهیم. کلمه اول موکل علیه بود که به معنای وکالت علیه یک شخص خاص است. به طور مثال موکلین به یک یا چند وکیل، اختیار وصول طلبهایشان را علیه یک یا چند شخص ثالث میدهند. شخص یا اشخاص ثالث در وکالت اخیر همان موکل علیه محسوب می شود. کلمه بعدی موکل عنه است که به معنای وکالت از یک طرف خاص می باشد. اصطلاح اخیر نیاز به توضیح دارد که برایتان ذکر می کنیم.
موکل عنه توسط دکتر لنگرودی توضیح داده شده است. کلمه اخیر یعنی وکالت در توکیل که توسط موکلین اصلی به وکیل اول یا اصطلاحاً به موکلین وکیل دوم داده شده است. اجازه دهید اصطلاح حقوقی اخیر را به زبان بسیار ساده ای توضیح دهیم تا همه شما خوانندگان گرامی این اصطلاح حقوقی را متوجه شوید. موکلین در یک پرونده به یک یا چند وکیل، وکالت میدهند تا به انجام امور آنها بپردازد و یا برای انجام این امور از وکیل های دیگری استفاده کنند. حالت اخیر را اصطلاحاً وکالت در توکیل مینامند که فقط در موارد خاصی انجام می شود. اصطلاح آخر نیز موکل فیه است که در زبان حقوقی به همان مورد وکالت اطلاق می شود.
از لحاظ دادگاه موکل کیست وکیل چگونه اختیارات او را انجام می دهد؟
سوال موکل کیست؟ از لحاظ دادگاه در قانون پاسخ داده شده است. موکل، اختیارات خود را در قالب یک قرارداد به وکیل تفویض می کند. مطابق توضیحاتی که در قسمت های قبل دادیم مشخص شد که صلاحیت انجام امور تفویض شده باید در مرحله اول برای موکلین وجود داشته باشد. مثلاً اگر اختیار انجام یک معامله به یک یا چند وکیل واگذار شده است؛ در مرحله اول باید صلاحیت انجام معامله توسط موکلین وجود داشته باشد. در قرارداد وکالت تمام اموری که قرار است به وکیل سپرده شوند ذکر شده و اختیارات او مشخص خواهند شد. مهمترین موضوعاتی که میان موکلین و وکلا باید وجود داشته باشند در چند بند خلاصه می شوند. این موارد را برایتان ذکر میکنیم تا به طور دقیق قبل از هرگونه انعقاد قرارداد بتوانید در مورد نگارش آنها فکر کنید.
موکل می تواند اختیار هرگونه وکالت را به وکیل خود بدهد. یک موضوع بسیار مهم در قراردادها و یا دعاوی مهم تجاری وجود دارد که مربوط به موضوع توکیل در وکالت می شود. گاهی اوقات احقاق حقوق موکلین وابسته به شرایط خاصی است که صحبت کردن در مورد آنها باید توسط اشخاص متخصص صورت گیرد. به طور مثال فرض کنید که یک موضوع تخصصی در حوزه ی برند و یا داده های الکترونیکی وجود دارد. وکیل اول متخصص در امور حقوقی است؛ اما هیچگونه تخصصی در حوزه برند یا داده های الکترونیکی ندارد. حال برای اثبات حقوق موکلین خود نیاز دارد تا از کمک متخصصین حوزه های اخیر در پیشبرد پرونده استفاده کند. وکیل اول باید قرارداد وکالت دیگری با وکلایی که متخصص در حوزه مالکیت فکری و داده های الکترونیکی هستند منعقد کند. قرارداد وکالت دوم باعث خواهد شد تا حقوق موکلین خود را بسیار سریع تر احقاق نماید.
چگونه موکل فیه در اعتماد میان موکلین و وکلا موثر است؟
اولین سوال مهم موکل مربوط به احقاق حقوق او می شود. تمام موکلین اعم از اشخاص حقیقی و حقوقی، یک نگرانی بزرگ دارند که مربوط به پرونده هایشان می شود. آنها نگران هستند که آیا وکلا به خوبی از تمام توانمندی علمی خود برای اثبات حقوق آنها استفاده میکنند یا خیر. برای پاسخ به سوال اخیر در ابتدا باید یک مقدمه مهم را ذکر کنیم و سپس به توضیحات مهمی بپردازیم که نگرانی شما را از بین خواهند برد. این مقدمه مربوط به وضعیت هر کدام از وکلا می شود. هیچ کدام از وکلا و موسسات حقوقی به دنبال باختن در پرونده ها نیستند. هرگونه باخت در پرونده ها باعث میشود که زندگی حرفه ای آنها تحت تاثیر قرار گرفته و شاید به سختی بتوانند به ادامه وکالت بپردازند. بنابراین در مرحله اول نباید نگاه منفی به هیچ کدام از وکلا داشته باشید.
اعتماد موکل به وکیل در موکل فیه باعث میشود که روند پرونده بهتر ادامه یابد. مهمترین سرمایه میان موکلین و وکلا مربوط به اعتماد و وفاداری آنها به یکدیگر می شود. با وجود سرمایه اخیر می توانید به طور کامل با وکلای خود به پیروزی در پرونده ها فکر کنید. اما وجود استرس های بی مورد و یا دخالت در کارهای وکلا باعث می شود که روند پیشرفت پرونده بسیار کُند شود. نکته دیگری که وجود دارد این است که هیچگاه در دادگاه ها نباید بدون هماهنگی با وکیل پروندهتان صحبت کنید. ارائه صحبت های نسنجیده در دادگاه و یا ذکر کردن موضوعاتی که غیر حرفه ای هستند باعث متضرر شدن شما خواهند شد. گاهی اوقات بیان نکات غیر حرفه ای موکلین باعث باخت آنها در پرونده ها می شود. بنابراین هیچگاه بدون هماهنگی با وکیل خود هیچ اقدامی نظیر صحبت کردن در دادگاه را انجام ندهید.
اصلیترین موضوعات قرارداد وکالت در پرونده های حقوقی
موکل در قرارداد های وکالت که مربوط به امور مدنی می شوند می تواند از حقوقی برخوردار باشد. البته قبل از ذکر کردن این حقوق لازم است این نکته را بدانید که تمام بندهای این قراردادها مطابق با توافق طرفین تنظیم خواهند شد. بنابراین طرفین این قرارداد می توانند هرگونه توضیحات و یا امتیاز خاصی که لازم باشد را ذکر نموده و متعهد به آن شوند. مهمترین موضوعی که بهتر است در مورد آن تصمیم گیری شود عبارتند از:
• امکان برخورداری از حق فسخ: به طور دقیق و صریح باید مشخص شود که در چه مواردی برای طرفین امکان استفاده از حق فسخ قرارداد وکالت وجود دارد. این مورد بسیار مهم است و حتماً باید در مورد نحوه ی اجرای تصمیم گیری کنید.
موکل فیه موضوع دیگری است که به طور دقیق باید در قرارداد وکالت ذکر شود. مورد وکالت نباید هیچگونه ابهامی داشته باشد و کاملاً صریح از طرف موکلین مشخص شود. موضوع اخیر یکی از چالشی ترین موضوعات در تمام قراردادها می باشد که میتواند آینده یک تعهد را مشخص کند. به طور مثال زمانی که امکان خرید یک ملک را به یک یا چند وکیل واگذار کرده اید، همه آنها مکلف به حضور در مزایده خواهند بود. تمام وکلا بر حسب اختیاراتی که دارند باید در مزایده به ارائه نظر بپردازند و مصلحت موکل را رعایت کنند. اما مسئله پرداخت هزینه و تصفیه امور مزایده اگر در قرارداد وکالت مشخص نشده باشد، نباید از وکلا انتظار انجام آن را داشته باشید.
اصلیترین موضوعات قرارداد وکالت در پرونده های کیفری
موکل فیه در پرونده های کیفری کاملاً متفاوت از پرونده های حقوقی است. پرونده های کیفری معمولاً نیاز به تحقیقات و دقت نظر زیادی دارند که طبیعتاً به زمان طولانی احتیاج خواهند داشت. هرگونه سهل انگاری در پرونده های کیفری می تواند مسئولیت های متعددی را ایجاد کند. مهمترین هدف وکیل در این نوع پرونده ها این است که در مرحله اول بتواند پیروزی را به دست آورد. پیروزی در این نوع پرونده ها بر حسب مورد امکان دارد که تبرئه نمودن و یا محکوم کردن متهم باشد. برای کمک به وکیل خود بهتر است با کمال صداقت تمام موضوعاتی که در پرونده اتفاق افتادند را برای او توضیح دهید. هرگونه عدم صداقت و کشف موضوعات جدید در تحقیقات دادگاه می تواند در روند پرونده تاثیرگذار باشد.